دوره 09، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1393، ، صفحه 91-114
چکیده
تا مدتها حمایت سیاسی از تبعه زیان دیده حق انحصاری دولتها به شمار میآمد که برخی اختلافات بین المللی مانند «ماوروماتیس»، «بارسلونا تراکشن»و «اونا» آن را تایید کرده اند. اکنون در پرتو ...
بیشتر
تا مدتها حمایت سیاسی از تبعه زیان دیده حق انحصاری دولتها به شمار میآمد که برخی اختلافات بین المللی مانند «ماوروماتیس»، «بارسلونا تراکشن»و «اونا» آن را تایید کرده اند. اکنون در پرتو توسعه حقوق بشر این برداشت تقویت شده است که حمایت یک دولت از تبعه زیان دیده بدین خاطر است که حقوق بشر وی در خارج با رفتار خلاف حقوق بینالملل دولت دیگر، نقض شده است.کمیسیون حقوق بین الملل در یک دهه تلاش از سال 1995 توانسته است با طرح کنوانسیون حمایت سیاسی نشان دهد، دیگر نمی توان حمایت دیپلماتیک را حق انحصاری دولتها به شمار آورد. چه توسعه حقوق بشر حتی مرزهای سنتی و شرایط سه گانه اجرای این حق یعنی: تابعیت، مراجعه به همه مراجع قضایی داخلی و پاکدستی مدعی را تغییر داده است.در حقوق اسلام حمایت از زیان دیده اصلی اساسی است و تعلق این حق به فرد یا دولت فرعی و حاشیه ای است. پیمان «حلف الفضول» پیش و پس از اسلام نمونه ای از حمایت نهادینه از زیان دیدگان در اسلام است.این مقاله با ملاحظه آخرین تلاش کمیسیون حقوق بین الملل در تدوین طرح مواد مربوط به حمایت سیاسی که رویکرد حقوق بشری در آن دیده میشود و با مروری بر مبانی اسلامی، تلاش میکند نشان دهد، دخالت شرایطی چون تابعیت و مراجعه به مراجع قضایی داخلی، در توسل به حمایت سیاسی تا آنجا به کار میآید که با کرامت انسانی سازگار افتد و فرد وجه المصالحه منافع احتمالی دولتها قرار نگیرد. به هر روی، کار کمیسیون حقوق بین الملل سرآغاز یک نظم حقوقی جدید در حوزه حمایت دیپلماتیک است و نه یک تعهد موجود بین المللی.
دوره 09، شماره 1 ، بهار و تابستان 1393، ، صفحه 91-114
چکیده
تا مدتها حمایت سیاسی از تبعه زیان دیده حق انحصاری دولتها به شمار میآمد که برخی اختلافات بین المللی مانند «ماوروماتیس»، «بارسلونا تراکشن»و «اونا» آن را تایید کرده اند. اکنون در پرتو ...
بیشتر
تا مدتها حمایت سیاسی از تبعه زیان دیده حق انحصاری دولتها به شمار میآمد که برخی اختلافات بین المللی مانند «ماوروماتیس»، «بارسلونا تراکشن»و «اونا» آن را تایید کرده اند. اکنون در پرتو توسعه حقوق بشر این برداشت تقویت شده است که حمایت یک دولت از تبعه زیان دیده بدین خاطر است که حقوق بشر وی در خارج با رفتار خلاف حقوق بینالملل دولت دیگر، نقض شده است. کمیسیون حقوق بین الملل در یک دهه تلاش از سال 1995 توانسته است با طرح کنوانسیون حمایت سیاسی نشان دهد، دیگر نمی توان حمایت دیپلماتیک را حق انحصاری دولتها به شمار آورد. چه توسعه حقوق بشر حتی مرزهای سنتی و شرایط سه گانه اجرای این حق یعنی: تابعیت، مراجعه به همه مراجع قضایی داخلی و پاکدستی مدعی را تغییر داده است. در حقوق اسلام حمایت از زیان دیده اصلی اساسی است و تعلق این حق به فرد یا دولت فرعی و حاشیه ای است. پیمان «حلف الفضول» پیش و پس از اسلام نمونه ای از حمایت نهادینه از زیان دیدگان در اسلام است. این مقاله با ملاحظه آخرین تلاش کمیسیون حقوق بین الملل در تدوین طرح مواد مربوط به حمایت سیاسی که رویکرد حقوق بشری در آن دیده میشود و با مروری بر مبانی اسلامی، تلاش میکند نشان دهد، دخالت شرایطی چون تابعیت و مراجعه به مراجع قضایی داخلی، در توسل به حمایت سیاسی تا آنجا به کار میآید که با کرامت انسانی سازگار افتد و فرد وجه المصالحه منافع احتمالی دولتها قرار نگیرد. به هر روی، کار کمیسیون حقوق بین الملل سرآغاز یک نظم حقوقی جدید در حوزه حمایت دیپلماتیک است و نه یک تعهد موجود بین المللی.
دوره 06، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1390، ، صفحه 3-24
چکیده
از جملهی مسائل حسّاس و مهمّ تربیتی که خانوادهها و جوامع بشری دچار آن هستند، چگونگی برخورد با اعمال و کردارهای ناروای کودکان است. در دیدگاه اسلامی و به خصوص فقه سترگ شیعه که در کشور ما منبع الهامبخش ...
بیشتر
از جملهی مسائل حسّاس و مهمّ تربیتی که خانوادهها و جوامع بشری دچار آن هستند، چگونگی برخورد با اعمال و کردارهای ناروای کودکان است. در دیدگاه اسلامی و به خصوص فقه سترگ شیعه که در کشور ما منبع الهامبخش جهت قانونگذاری محسوب میگردد، علاوه بر توجّه خاص به امور تربیتی کودکان و رشد و سعادت آنان، بر کرامت کودکان، مهروزی و مصلحت محوری در برخورد با آنان و جلوگیری از هرگونه زیان و آسیب به آنها تأکید بسیار شده و از کیفر دادن، خشونت و آزار اطفال منع شده است. هرچند در مواردی نیز تنبیه کودکان به جهت رعایت مصلحت و غبطهی آنان، جایز و بلامانع دانسته شده است. لیکن نظام بین الملل حقوق بشر تلاش میکند تا تنبیه بدنی کودکان را از جوامع حذف نماید و با ابزارهای گوناگون درصدد ترویج این دیدگاه بوده و معتقد است تنبیه کودکان بر خلاف کرامت انسانی و تمامیّت جسمانی کودکان بوده و گاه، امری غیر انسانی، تحقیر آمیز و خشن نیز محسوب میشود؛ لذا، تمام تلاش خود را بر این امر متمرکز نموده است که از اِعمال همهی انواع تنبیه و مجازات بدنی کودکان در سطح جهانی جلوگیری کرده، و این عمل را به طور کلّ حذف نماید. بنابراین، در بدو امر و به ظاهر، دو رویکرد متعارض شکل میگیرد. ما ضمن بررسی و تبیـین موضع واقعی این دو دیـدگاه، سعی نمودهایم که با توجّه به غبطه و مصلحت کودکان و منافع اجتماع، تربیت، رشد و حقوق کودکان، راهکارهای مناسب جهت نزدیکی دو رویکرد به یکدیگر ارائه دهیم.
دوره 03، شماره 1 ، بهار و تابستان 1387، ، صفحه 55-80
چکیده
پدیده نامیمون جنگ همه حقوق کودکان از جمله حق حیات، حق زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت، حق پیشرفت و تحصیل کودکان را نقض و تهدید میکند. مطابق گزارشهای جدید مجامع بینالمللی، سربازگیری اجباری و مشارکت ...
بیشتر
پدیده نامیمون جنگ همه حقوق کودکان از جمله حق حیات، حق زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت، حق پیشرفت و تحصیل کودکان را نقض و تهدید میکند. مطابق گزارشهای جدید مجامع بینالمللی، سربازگیری اجباری و مشارکت دادن مستقیم کودکان در درگیریها، کشتن و نقص عضو ، هجوم به مدارس و بیمارستانها، ربودن، تجاوز و خشونت جنسی و محروم کردن از دسترسی به کمکهای انسان دوستانه، شش مورد از خشونتهایی است که در درگیریهای مسلحانه علیه کودکان اعمال میشود. مقاله حاضر با ملاحظه گزارشهای جدید و در یک مطالعه تطبیقی طی سه گفتار، رهیافتهای بینالمللی و اسلامی حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه را بررسی و تحلیل خواهد کرد. حقوق اسلام و حقوق بینالملل هر دو، از کودکان حمایتهای عام و خاص به عمل میآورند و بهترین منفعت کودکان و بزرگسالان را باید در کاستن از تسلیحات کوچک و بزرگ جستوجو کرد.
دوره 02، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1386، ، صفحه 55-80
چکیده
پدیده نامیمون جنگ همه حقوق کودکان از جمله حق حیات، حق زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت، حق پیشرفت و تحصیل کودکان را نقض و تهدید میکند. مطابق گزارشهای جدید مجامع بینالمللی، سربازگیری اجباری و مشارکت ...
بیشتر
پدیده نامیمون جنگ همه حقوق کودکان از جمله حق حیات، حق زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت، حق پیشرفت و تحصیل کودکان را نقض و تهدید میکند. مطابق گزارشهای جدید مجامع بینالمللی، سربازگیری اجباری و مشارکت دادن مستقیم کودکان در درگیریها، کشتن و نقص عضو ، هجوم به مدارس و بیمارستانها، ربودن، تجاوز و خشونت جنسی و محروم کردن از دسترسی به کمکهای انسان دوستانه، شش مورد از خشونتهایی است که در درگیریهای مسلحانه علیه کودکان اعمال میشود. مقاله حاضر با ملاحظه گزارشهای جدید و در یک مطالعه تطبیقی طی سه گفتار، رهیافتهای بینالمللی و اسلامی حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه را بررسی و تحلیل خواهد کرد. حقوق اسلام و حقوق بینالملل هر دو، از کودکان حمایتهای عام و خاص به عمل میآورند و بهترین منفعت کودکان و بزرگسالان را باید در کاستن از تسلیحات کوچک و بزرگ جستوجو کرد.