نویسنده
استاد مطالعات بین الملل، دانشگاه دنور
چکیده
آیا دولتها اجازه دارند سخنرانیهایی را که حساسیتهای دینی را عمیقا مورد هجوم قرار میدهد، منع کنند؟ این مسئله اخیرا باعث اختلاف نظر شدید هم در دنیای غرب و هم دنیای اسلام شده است اما بحث هر دو طرف، خشن و بیفایده بودهاست. این مقاله در پی آناست که با تحلیل و دفاع از رویکرد نظام حقوق بشر بینالمللی به این بحث عمق بیشتری ببخشد.
اگرچه نظام حقوق بشر بینالمللی در مورد سخنرانیهایی که هدفش حمله به دین است کاملا سکوت اختیار نموده، ولی در مورد سخنرانیهایی که موجب تبعیض نژادی میشود، آشکارا نظر خود را ابراز نمودهاست که میتوان از آن به عنوان یک مدل استفاده کرد. بر این اساس این مدل ممانعت از سخنرانیهایی که تبعیض دینی یا دینستیزی و یا خشونت علیه دین را بر میانگیزد به وضوح در دایره نظام حقوق بشر بینالمللی قرار میگیرد ولی سخنرانیهایی که به پیروان یک دین اهانت میکند خارج از این حوزه است.
اگر قرار باشد که بیان، آزادی داشته باشد، نباید برای ان ضوابطی تعیین کرد مگر انکه بتوان اثبات نمود آسیب سخنرانی مورد نظر بهدیگران، بسیار بیشتر از آسیب وارده به آنهایی است که آزادی بیانشان محدود شده است. یک مثال کلاسیک در این راستا سردادن فریاد آتش آتش در یک سینمای شلوغ میباشد. ممنوع کردن سخنرانیهایی که خشونت دینی را در پی داشته باشند، از جمله این موارد محسوب میشود اما این واقعیت که بعضی افراد آن سخنرانی را اهانت آمیز بدانند، از جمله موارد ممنوع کننده به حساب نمیآید.
حق آزادی دین بدین معنا نیست که دیگران باید به دین ما احترام بگذارند. دولتها موظفند تا امکان انتخاب آزاد و برگزاری علنی آیینهای دینی را فراهم کرده از آن محافظت نمایند. البته دولتها آزادند از دین چه به صورت کلی و یا از یک دین بخصوص حمایت کنند بشرطیکه این حمایت و پشتیبانی ناقض حقوق بقیه نباشد. بنابراین ممنوعکردن یک سخنرانی به بهانه حساسیتهای یک یا چند دین و یا همه ادیان، در واقع محدود کردن یک حق انسانی مهم بهخاطر یک دلیل غیرحقوق بشری کم اهمیت است.
البته دولتها کاملا آزادند که انگیزه و تمایل به اینچنین اهانتها و بی احترامیها را کاهش دهند.چنین رویکردی مطمئنا یک سیاست خوب محسوب میشود. دولت ویا بعضی افراد یا گروهها یقینا آزادند چنین سخنرانیهای اهانت آمیزی را محکوم کنند، اعتراضاتی را بر ضد آن سازماندهی کنند و گوینده و یا حامیان آن سخنرانی را تحریم کنند یا حتی هرگونه اعتراض و اقدام تلافی جویانه را سازماندهی کنند بشرطیکه از بازوی قهریه دولت استفاده نکنند. اما طبق نظام حقوق بشر بین المللی دولتها حق ندارند از یک سخنرانی به خاطر آن که حساسیتهای پیروان یک دین خاص یا کل ادیان را مورد اهانت قرار میدهد ممانعت بعمل آورند.
این مقاله در پایان به بررسی راههای گفتگو بین آنهایی که رویکرد فعلی نظام حقوق بشربین المللی را قبول دارند و آنان که این رویکرد را به سبب عقاید دینی خودشان رد میکند، میپردازد.
عنوان مقاله [English]
Freedom of Religion and Freedom of Expression: Religiously Offensive Speech and International Human Rights
نویسنده [English]
- Jack Donnelly
Professor of International Studies, University of Denver
چکیده [English]
May the state prohibit speech that deeply offends religious sensibilities? This issue has recently been a matter of intense controversy in both the Islamic and Western world. Much of the discussion, on both sides, has been inflammatory and deeply unhelpful, even counterproductive. This paper seeks to advance the discussion by analyzing and defending the approach suggested by international human rights law.
Although international human rights law is explicitly silent on the question of speech that is intended to be or is perceived as hostile to a religion, there is a clear body of law dealing with speech that fosters racial discrimination that can be used as a model. On this basis, prohibiting speech that provokes or incites religious discrimination, religious hatred, or religious violence is clearly within the bounds of international human rights law. Prohibiting speech because that speech is offensive to adherents of a religion is not.
If speech is to be free, it must be regulated only to prevent demonstrable serious harm to others that outweighs the harm to those whose speech is restricted. Crying fire in a crowded theater is a classic example. Prohibiting speech that incites religious violence clearly meets this test. The fact that some people find the speech offensive clearly does not.
The human right to freedom of religion does not guarantee that others respect one’s religion. States are obliged to permit the free choice and public exercise of one’s religion and to protect that choice and exercise. States are at liberty to give support to religion, either in general or to particular religions – so long as that support does not violate the human rights of others. To prohibit some speech on the basis of the religious sensibilities of one, some, or all religions restricts a fundamental human right for a non-human rights reason of insufficient weight.
ارسال نظر در مورد این مقاله