جاش بروباکر
چکیده
تأسیس شورای حقوق بشر در سازمان ملل فرصتی دیگر برای ایالات متحده برای رهبری مؤثر در راستای اجرای حقوق بشر در سطوح بالاتر بود. این فرصت برای تغییر قابل توجه و زمانمند تغییر پارادایم با طرفداری بسیار کمی ...
بیشتر
تأسیس شورای حقوق بشر در سازمان ملل فرصتی دیگر برای ایالات متحده برای رهبری مؤثر در راستای اجرای حقوق بشر در سطوح بالاتر بود. این فرصت برای تغییر قابل توجه و زمانمند تغییر پارادایم با طرفداری بسیار کمی از میان رفت. امتناع آمریکا از نامزد شدن در انتخابات ریاست HRC (شورای حقوق بشر)، اگرچه ضربه فلجکنندهای نبود، اما شورا را از نفوذ قدرتمندترین ملت جهان محروم کرد. توانایی و تمایل آمریکا برای فرار از بررسی سوابق حقوق بشر خود، یک شکست مهم نمادین برای پیشرفت حقوق بشر است. این عملکرد ناامیدکننده اخیر، خلأ رهبری را به وجود میآورد که سایر کشورها با قدرت کمتر بعید به نظر میرسند آن را پر کنند. در حقیقت پرسش من این است که آیا کشورها مایل هستند و یا قادر به ایجاد تغییر در جهت تحقق کاملتر حقوق بشر جهانی هستند؟ اگر اینگونه نباشد، چه بازیگران دیگری میتوانند نقش «حرکت اصلی» را بر عهده بگیرند؟ نیرویهای بازار تجارت بازیگران بسیار مهم و پویایی در سطح جهانی و محلی هستند. مشاغل به طور کلی، در زندگی افراد عادی و در دامنه و نفوذ جهانی بسیار تأثیرگذار و قدرتمند هستند. با این حال مشاغل به دلیل ناهمگنی زیاد، مناسبتها و ریشههای متفاوت همیشه به نفع حقوقبشر در سطح جهانی عمل نمیکنند. مؤسسات اقتصادی که مستقیماً با بازارهای جهانی ارتباط برقرار میکنند، در درجه اول نگران سیاستهای توسعه و تجارت کشورها هستند. این نهادها به برخی از کشورها فشار میآورند تا سوابق حقوق بشری خودشان را بهبود ببخشند. با این حال، مؤسسات اقتصادی اصلی فعلی برای اجرای احکام خود یا تأمین بودجه خود به کشورها وابسته هستند. علاوه بر این، نفوذ آنها در برابر کشورهای قدرتمندتر کاهش مییابد، و تعامل مستقیم آنها با جوامع محلی محدود میشود. کمک و مشارکت جامعه تجارت بینالملل بسیار مهم است، اما نمیتوان به عنوان عامل اصلی تغییر پارادایم در اجرای حقوق بشر به آنها اعتماد کرد. مؤسسات مذهبی به دلیل نحوه عملکردشان که شامل توضیح رفتار بد و خوب و تشریح آنچه که هست و آنچه که باید بشود، برای تأثیرگذاری بر اجرای حقوق بشر به طور خاص گذاشته شدهاند. تعداد زیاد پیروان ادیان بزرگ جهانی این امکان را به پیروان این ادیانها میدهد که بر حقوق بشر جهانی تأثیر بگذارند. آنها همچنین دارای یک ساختار راهنما هستند که برای دستیابی به توزیع عادلانهتر حقوق برای همه لازم است. مردم قادر به تأثیر گذاشتن بر محیط پیرامون خود هستند و ساختارهای اعتقادی مذهبی میتوانند در هماهنگی بین فعالیتهای تغییر به صورت مثبت کمک کنند. بنابراین لازم است چگونگی تأثیر مؤسسات مذهبی در دستیابی به افزایش اجرای حقوق بشر توصیف و تحلیل شوند. از موانع قابل توجه در این میان میتوان به: تعارضهای خشونت آمیز گذشته و حال بین افراد با مذاهب مختلف، ساختار اعتقادات تقابلی، عدم تحمل و افراطگرایی در درون گروههای مذهبی، و مشکل تأثیرگذاری بر روی یک گروه متنوع از معتقدان مذهبی برای انجام یکسان و کل نگرانه یک عمل مشخص اشاره کرد. یکی از راههای مؤسسات مذهبی برای تغییر در اجرای بیشتر حقوق بشر، این است که به عنوان یک محدودیت اخلاقی سازمان یافته برای دولتها عمل کنند. در این مقاله سعی شده است حوزههایی که ادیان اصلی در آن مشترک هستند و میتوانند عاملی برای اقدامات مشترک حقوق بشری باشند، شناسایی شود. علاوه بر این، این تمرکز بر روشهایی است که گروههای مذهبی برای تأثیرگذاری در دولت خود به منظور تحقق تغییر مثبت از آنها استفاده کردهاند.