مهدی رهبری؛ محمد قربان پور شیخانی
دوره 06، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 45-60
چکیده
حقوق بشر یکی از مهمترین دستاوردهای تمدن غرب محسوب میگردد و طی چند دهه اخیر نفوذ بسیاری در کشورهای جهان داشته و توانسته بر حقوق داخلی آنها تأثیرگذار باشد. اگرچه این حقوق در دست عدهای به عنوان حربه ...
بیشتر
حقوق بشر یکی از مهمترین دستاوردهای تمدن غرب محسوب میگردد و طی چند دهه اخیر نفوذ بسیاری در کشورهای جهان داشته و توانسته بر حقوق داخلی آنها تأثیرگذار باشد. اگرچه این حقوق در دست عدهای به عنوان حربه برای پیشبرد منافعشان به کار میرود و بدین ترتیب کارکرد اخلاقی خود را از دست میدهد و عدهای نیز بنا به دلایلی آنرا صرفاً در حد یک آرمان تحققناپذیر تلقی میکنند اما با این حال باید گفت، این مجموعه قوانین به نیت انسانی و به قصد احترام به «کرامت انسان» تدوین شده و در برخی موارد توانسته تا حدودی مثمر ثمر واقع شود. این مقاله در صدد پاسخگویی به دو سؤال بر میآید. اول آنکه چه ارتباطی میان روشنفکران و ایده حقوق بشر وجود دارد؟ به عبارتی حقوق بشر چه اهمیت و جایگاهی برای روشنفکران دارد؟ و سؤال دوم که مرتبط با جامعه ایران دوران پهلوی دوم میباشد این است که روشنفکران دینی در این دوران، چه تعبیری از مفاهیم حقوق بشری داشتند و چطور از آنها استفاده میکردند؟ در پاسخ به سؤال نخست، فرضیه ما آن است که روشنفکران به عنوان مهمترین قشر در هر جامعهای تلقی میشوند که دغدغه برقراری ایده حقوق بشر را دارند؛ چرا که اغلب در آراء و افکارشان به مفاهیم اخلاقی و حقوق بشری توجه داشتهاند. فرضیهای که در پاسخ به سؤال دوم ارائه میشود آن است که در این دوران (پهلوی دوم) متفکران و روشنفکران دینی سعی داشتهاند مفاهیم حقوق بشری را از منابع سنتی استخراج کنند، آنها را بپرورند و در راستای مبارزه با رژیم مورد نظر به کار ببرند.