سید صادق حقیقت
چکیده
جماعت گرایی به عنوان یکی از مکاتب مهم فلسفه سیاسی شناخته میشود. در واقع، این عنوانی است که اساًساً مخالفان ایشان به آنها عطا کرده اند. در عین حال، مفاهیمی همچون «جماعت»، «سنت» و «خود» ...
بیشتر
جماعت گرایی به عنوان یکی از مکاتب مهم فلسفه سیاسی شناخته میشود. در واقع، این عنوانی است که اساًساً مخالفان ایشان به آنها عطا کرده اند. در عین حال، مفاهیمی همچون «جماعت»، «سنت» و «خود» بین ایشان اشتراک دارد. علاوه بر آن، جماعت گرایان در نقد لیبرالیسم نیز هم داستان هستند، هرچند اختلافاتی بین خود ایشان نیز دیده میشود.از آن جا که جماعت گرایی به جهان فلسفه تحلیلی، که بر زبان و منطق تأکید دارد، متعلق است، انتظار مـیرود بر متـن بیش از زمینـه نظـر داشتـه باشـد. از سویـی دیگر، تأکید بر «سنت» و «اینجا و اکنون» نشان میدهد که به نوعی محلی گرا هستند و به زمینه بی وجه نیستند. همان گونه که جهانمشول گرایی به اشتراک ملاکها و ارزشها بین فرهنگهای مختلف نظر دارد، جماعت گرایی و زمینه گرایی به اقتضائات تاریخی و بومی توجه دارند. این مقاله درصدد نشان دادن این مطلب است که مطلب فوق در اندیشه جماعتگرایان به ابهام برگزار شده و از نظر روش شناختی، باید راه سومی بین متن و زمینه برگزیده شود. از دیدگاه نویسنده، نه تنها غنی سازی مفاهیم لیبرالی، از جمله حقوق بشر جهانشمول، ممکن است، بلکه این مسئله با تنوع فرهنگی و نوعی نسبی گرایی نیز پیوند میخورد.